خدا را مقصر ندانید؛ خود را مقصر بدانید.
خدا را مقصر ندانید؛ خود را مقصر بدانید.
امروز همسايه ما مثل آب خوردن، همسرش را طلاق داد و با گستاخي تمام گفت «همه مهرتو مي‌دم.» شايد پدر دختر نبايد دستور خدارو اجرا مي‌کرد و مهر اين دختر را ساده (هشت ميليون تومان) مي‌گرفت!جالب اين‌كه مرد در دادگاه زير بار پرداخت همين مهريه هم نمي‌رفت و به قانون و قانون‌گذار بد و بي‌راه مي‌گفت و…
راستي اسلام که مي‌گه «مهريه، بهتره ساده باشه» فکر اين‌جارو نکرده؟ مگه خدا که خودش خالق انسان يک سر و دو گوشه، اونو نمي‌شناسه؟ در ظاهر امر، حق با كساني است که اين حرف‌ها را مي‌زنند، اما چرا ما، هم خودمون مي‌بريم و هم مي‌دوزيم و مي‌پوشيم؟ چرا هرجا که مي‌خواهيم به ميل خود عمل مي‌کنيم؛ اگه يه چيز به نفع ما باشه همونو حکم خدا مي‌شماريم؟ کار افرادي که يه قسمتي از کلام حق‌رو مي‌گيرند و قسمتي را کتمان و يا ردّ مي‌کنند، بارها در قرآن مذمت شده و به همين خاطر، مثلاً ازدواج موقت ـ که حکم الهي است ـ را هوسرانان به لجن کشيده‌اند؛ به گونه‌اي که حتي زنان متدين هم نمي‌خواهند در کليت آن که حکم خداست چيزي بشنوند، چرا؟ چون افراد خدانشناسي از حکم خدا سوءاستفاده مي‌کنند و کاري به دستورات ديگه دين ندارند، ولي اين قسمت را که مطابق شهوتشونه رو سفت و سخت قبول دارند (در واقع از شهوت خود دفاع مي‌کنند نه از حکم خدا). چرا زني زير بار ازدواج مجدد يا موقت نمي‌ره چون شوهرش را مي‌شناسه که چه جونوريه! و مي‌دونه شوهرش دير يا زود مي‌گه: عدالت بين دو همسر کيلويي چند؟ چرا؟ چون اين شوهر تو زندگي معمولي خودش خيلي جاها کم مياره و انصاف‌رو زير پاش مي‌زاره.
زن، مخالف هوسراني يا خدا؟
بعد هم ما، زنان رو محکوم مي‌کنيم که با «حکم خدا» در افتاده‌اند در حالي‌که آن‌ها با شهوت امثال اين آقايون در افتاده‌اند. مي‌شناسم مرد بزرگي را که چهار همسر داشت و هر چهار همسر او پشت سرش نماز مي‌خواندند. فرزندان اين چهار زن جوري با هم صميمي‌اند که کسي باور نداره از چهار مادرند. سال‌هاست که آن مرد به رحمت خدا رفته ولي اين زنان مثل خواهر تني به همديگه احترام مي‌ذارن.
اما حالا کدام زن عدالت شوهرش‌رو قبول داره و پشت سرش نماز مي‌خونه؟
آيا مردي که خوشي‌هاشو با ديگرانه و بدبختي‌هاش‌رو با زن و بچه‌اش، عادله؟
مردي که اجازه نمي‌ده همسرش به مادر پير و زمين‌گيرش سر بزنه انصاف داره؟
راستي مردي که نمي‌تونه بين دو تا فرزندش با عدالت رفتار کنه؛ يکي‌رو غرق در محبت و بوسه مي‌کنه يکي‌رو نگاه سرد هم نمي‌کنه، چي؟
مردي که از نظر علمي جنسيت (دختر يا پسر بودن جنين) به دستشه ولي باز هم به خانمش توهين و بي‌احترامي مي‌کنه که چرا دوباره دختر آوردي، عادله؟
نه عزيز من! زن‌ها اغلب مخالف اسب شهوت و غضب من و شما هستند که لجامي نداره، نه حکم خدا.
خلاف خواستگار را بگير
برگرديم سر بحث مهريه ساده؛ آخه خداجون! اين مهر ساده ديگه چه صيغه‌اي است که سر زبون‌ها انداخته‌اي، مگه انسان‌هارو نمي‌شناسي؟ مگه مي‌شه نشناسم. من خودم خلقشون کرده‌ام. من اگه حکمي داده‌ام حساب همه جاشو کردم. از يه طرف مهر را ساده گرفتم از طرفي هم به شما گفتم دخترتونو به «آدم» بدين؛ کسي که يه عمر نون و نمک منو مي‌خوره و شکرم نمي‌کنه مي‌خواهي دخترتو رو سرش بذاره حلواحلوا کنه؟ به شما گفتم اگه کسي به خواستگاري دخترتون اومد ببينيد (تحقيق کنيد) که اون منو (خدارو) مي‌شناسه يا نه، اخلاقش خوبه يا نه. اگه خوبه يعني دين داره امانت داره، راستگو و يک‌رو هست، به پدر و مادرش احترام مي‌ذاره، خوش‌حسابه و… دخترت‌رو بهش بده، مهرت را هم کم بگير. رفتي دستي‌دستي دخترتو به يه «آدم عوضي» دادي حالا اومدي شکايت هم داري؟ برا جهيزيه خواستي دهن مردم‌رو ببندي از شير مرغ تا جون آدمي‌زاد برا دخترت گرفتي، مي‌خواستي يه ماشين بگيري هزارجا قيمت کردي! با هزار و يك نفر مشورت کردي! موتورشو به تعميرکار نشون دادي! خلافيش‌رو گرفتي !(آره خلافي) بعد هم برا خودت حق فسخ گذاشتي که نکنه سرت کلاه بره، اما مرد حسابي! دختر مثل دسته‌گلت‌رو مي‌خواستي شوهر بدي شير و خط کردي؟ نمي‌دونم اين استخاره‌رو کي تو زبون شما انداخته؟ تحقيق نکرده، استخاره کردي و حکم بدبختي دخترتو امضاء. اي کاش برا دخترت مثل خريد ماشينت يه کار مي‌کردي؛ «قبل از ازدواج خلافي اونو هم مي‌گرفتي.»
در خانه اگر کس است يک حرف بس است [1]
پی نوشت :
1.نرم افزار نيش ها و نوش ها، سايت گفتگوي ديني؛ نيز رك: ماهنامه خانه خوبان، م ح قديري، ش21
